زندگی قشنگ و عاشقانه منو همسریزندگی قشنگ و عاشقانه منو همسری، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 25 روز سن داره

جانِ مادر بیا

بدون عنوان

خسته ام انگار تمام بار دنیا رو دوشه منه،انگار تمام بغضهای دنیا تو گلوی من گیر کردن،دیگه چشمام منو یاری نمیکنن خدایا خدای مهربونم نمیخوام اتفاقات سال قبل تکرار بشن ، نمیخوام اون حساسیت به وسایل اتاق عمل برگرده خدا جونم چی میشه منم طبیعی باردار بشم و فرزندمو سالم تو بغلم بگیرم هفته پیش وقتی دکتر گفت جواب آزمایش شوهرت منفیه و هیچ فرقی نکرده ، یهو دلم ریخت ، آسمون دلم دوباره ابری شد ، اصلا متوجه حرفهای دکتر نبودم فقط چشمم عدد صفر رو برگه آزمایشو میدید ، بازم دکتر گفت بیا واسه ivf ، بازم جواب منفی من وقتی واسه دکتر تعریف کردم که به وسایل اتاق عمل حساسیت دارم و بعد از دو عملم چه ها کشیدم ، بهم گفت که آزمایشو بعد از 15 روز دوباره انجام ...
23 مهر 1393

ادامه یا رها

بازم پاییز بازم فصل عاشقی نمیدونم چرا عاشق این فصل خدا هستم ، شایدم دلیلش این باشه که خودم دختر پاییزم این روزا خییییییییییلی سردرگمم،یه حس خاص ، خیییییلی دو دلم نمیدونم چی میخوامو چی نمیخوام ، بعضی اوقات خیییییییییلی شادم و بعضی اوقاتم خییییییییییلی غمگینم ، نمیتونم تعادلو برقرار کنم ، شونه هام سنگینی میکنه ولی دلیلشو نمیدونم ، خییییییییییلی وقتها میخوام قیدشو بزنمو بهش فکر نکنم ولی از یه طرفم ته دلم یه حسی هست که نمیذاره رهاش کنم ، خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مثل همیشه یه نشونه میخوام  دوست جونیا خییییییییییییییلی محتاج دعاهاتونم (التماس دعا)   ...
10 مهر 1393
1